اندر احوالات ما...
سلام سلام سلام به همه دوسای گل خودم/خوبین خوشین سلامتین؟ ببخشیییییییییید که انقد دیر میام معذرت شرمنده روی ماه همتون..شرمندم کردین باز با کامنتای قشنگتون..القصه چندروزی که نبودم این بود خب حال ندار بودم و شیطونیای نی نی خان بود و همینکه منتظر بودم جواب آز غربالگریم بیاد و ببرم پیش دکی جون بعد بیام آپ کنم..نوزدهم فروردین رفتم سونو ان تی و بیستم فروردین رفتم آز غربالگری دادم..جواب سونو و آز غربالگری رو دیروز بردم پیش دکی جون..سونو خداروشکر مشکلی نداشت..فقط ی کم جفتم پایین بود که دکی جون ی نکاتی رو داد و بعد گفت خداروشکر مشکلی نیست.همه چیت خوبه..آز غربالگری رم دید و گفت مسئله ای نیست و برام غربالگری مرحله دوم رو برای سیزده اردیبهشت نوشت..نمیدونم زود نبوده آخه انگاری من این مرحله اولو تاز ه دادم که؟حالا نمیدونم برم یا نه؟ کلا دوسان من انجام بدم مرحله ی دوم و یا نه؟موندم خودم..برا 5خردادم ی سونوی سه بعدی برام نوشت..کلا گفت این سونو برا همه چیه..برا تعیین جنسیتم گفت همین موقع معلوم میشه و دیگه نیازی نیست ی بار دیگه سونو بری و اینجورچیزا..آخه من که نمیتونم تا اون موقع صبر کنم ی ماه دیگه..حالا شاید دو هفته دیگه خودمو ی سونو ببرم..سونوی زیاد خطرناکه و اذیت میشه نی نی اما خوو چیکار کنم..خب حالا شایدم نرفتم..
الان دیگه هفته سیزده رو داریم تموم میکنیم..به امید خدا دیگه کم کم داریم وارد ماه چهارم و سه ماهه ی دوم میشیم و ان شاالله خیلی از مشکلات سه ماهه ی اولم به امید خدا تموم میشه..یکیش تهوع و دومیش خطر سقط که ان شاالله از دست دوتاشون راحت میشیم ان شالله..
نی نی جونم از وقتی اومدی توو دلم کمتر باهات حرف میزنم کمتر بهت فکر میکنم انگاری/ من و ببخش عزیزدلم..ببخش..اولش که ذوق داشتم و باورنداشتم..بعدشم حسابی باکارای مراقبتی از تو سونو هزارتا چیز دیگه و البته حالت تهوع های وحشتناکی که اوایل داشتم و الان از شدتشون کم شده درگیر شدم که گاهی یادم میره باهات حرف بزنم عزیز دلم/وقتی نبودی هنو ،چه قد باهات حرف میزدم و قربون صدقه ات میرفتم..مامانم..فدای اون قیافه ی نه چندان خوشگلت که هنوز معلوم نیست چی به چیه فدای اون قلب مهربونت که وقتی صداشو شنیدم هنگ کردم ..اصلا نفهمیدم گریه کنم بخندم..مامانم به خاطر کم کاریام منو ببخش..ببخش گاهی ناراحت میشم و تو هم حتما ناراحت میشی..ببخش عزیزدلم..ببین چقد لوست کردم عزیزم..یادت باشه مامانم گاهی میشه فاصله بیفته ولی اینم بدون و مطمئن باش توو اون فاصله ای که افتاده حتما مامانت دنبال بهترینها برای توست عزیزم..به کمک و یاری خدای بزرگ و بابای مهربونت
خب انگاری زیادی لوسش کردم فسقل خان رو بریم سراغ دوسای گل خودم..دوسی جونا ممنون به خاطر لطفایی که بهم داشتین و دارین و امیدوارم با این پست طویل و درازم اذیتتون نکرده باشممم..
*عصر19فروردین که رفتم سونو ان تی و صدای قلب قشنگت رو هم شنیدم انگاری تموم دنیارو بهم داده باشن از در که اومدم بیرون و بابایی رو دیدم انقد ذوق داشتم که انگار رو ابرا راه میرفتم..بابایی هم حیفش شد نتونس صدای قلبتو بشنوه آخه نزاشتن بابایی بیاد توو..منم حسابی پزشو به بابات دادم..
*صدای قلب نی نی مو که شنیدم انگاری مثل صدای اسب بود که داشت میدویید..
*بی نهایت باازار تعیین جنسیت برا نی نی داغه داغه..همه ی چی میگن..فکرم میکنن من این سری سونو رفتم معلوم شده و بهشون نمیگم..من چیکار کنم وقتی معلوم نشد خوو
*مرمرجون مامان کسری خوشگلی خوشحالم که اومدی نی نی وبلاگ دیگه ان شاالله راحتتر باهم در ارتباط میشیم..
*دیگه همینا یادم بود اگه چیز تازه ای یادم افتاد اضافه خواهد شد..