زیباترین آرزوی ما،حسین جان مازیباترین آرزوی ما،حسین جان ما، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

خدا جوونی ،نی نی مو نو فرستاد..

دیگه داره کم کم وقتش میرسه

1392/7/12 10:01
نویسنده : معصومه
1,277 بازدید
اشتراک گذاری

سلام..سلام..سلام..خوبین؟خوشین؟سلامتین؟خداروشکر...قلبما حالمون خوبه..نی نی هم هنوز توو دلمه..ببخشید نبودم..این مدت ی عالمه کارداشتیم ..ی خونه تکونی حسابی و ی تغییرات نیمه توو خونه..حسابی این روزا کاردارم و انگار وقت کم میارم..گرچه کارای سبک مثل خرید کردن و لیست کردن فقط  با منه عینکولی خوو خیلی این روزا زود خسته میشم و سنگین شدم..شبا که خوابیدن سخت شده کمردرد و شکم درد..
ان شاالله فردا برا ویزیت باز میرم پیش دکی..احتمالا دیگه دقیق ی تاریخ مشخص میکنه برا اینکه نی نی رو دنیا بیاریم.. به احتمال زیاداین پنجشنبه ای که میاد تا یکشنبه اش ی وقتی رو تعیین کنه..نی نی هم که حسابی سرکارمون گذاشته هفته ی پیش که پیشش بودم وضعیت پسری ترانسفورس بود...ینی چی واقعا؟خوو پسر جان چرا دسمون انداختی ی جور درس و حسابی باش دیگه..لباسای نی نی رم خواهری اومد و شست و تا ساکش کم کم تکمیل بشه..فقط دوسان کمک کنین چی باید توو ساک بیمارستان برا خودم و نی نی بردارم؟بگید چک کنم چی کم داره..نمیخام چیز اضافه بردارم..شما خودتون چی برداشتین عزیزان..ی چیزایی گذاشتم ولی انگاری زیاد کامل نیست..
گاهی روزا آرومم و گاهی روزا استرس شدید میگیرم  برا زایمان..همش که خواب بیمارستان و زایمان و نی نی میبینم..به امید خدا ان شاالله بعد زایمان شاید ی ده روزی برم خونه ی مامانم اینا و نباشم..
دست زنداداشی و خواهری ندرده خیلی کمکم کردن این روزا..ان شالله بتونم روزی براشون جبران کنم..خیلی حرف داشتم یادم رفته ولی فعلا تا اینجا بسه..دوستان دعام کنین..
*بوس برای باران عزیزم و دخملی شیطونش که حسابی داره از الان با مامانش بازی بازی در میاره..ماچ
*الهم عجل لولیک الفرج..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

مامان اهورا
12 مهر 92 10:22

______♥█████████♥_______♥█████████♥
_____♥█████████████♥___♥███████████♥
___♥█████████████████♥████♥________♥████♥
__♥████████████████████████♥___________♥███♥
_♥███████████████████████████♥__________♥███♥
♥████████████████████████████████♥_____♥███♥
♥█████████████████████████████████♥___♥███♥
♥██████████████████████████████████♥_♥███♥
_♥██████████████████████████████████████♥
__♥████████████████████████████████████♥
____♥████████████████████████████████♥
______♥████████████████████████████♥
_________♥███████████████████████♥
____________♥██████████████████♥
______________♥█████████████♥
_________________♥████████♥
___________________♥████♥
____________________♥██♥
با من دوست میشی؟؟؟؟


سمیرا
12 مهر 92 11:19
سلام عزیزم خداروشکر که خوبین
خسته نباشی باکارا
إن شاءالله صحیح و سالم زایمان کنی
دعا یادت نره خانم گل
آمین
خصوصی عزیزم


سلام..ممنون عزیزم..لطف داری[ماچ
مری
12 مهر 92 11:20
سلام
نی نی :
ساک.دو دست لباس با کلاه.پوشک.پماد سوختگی ترجیحا کالندولا.تشک تعویض.دستمال مرطوب.کیسه خواب.پتوی دور پیچ. شیشه شیر

مامان:
ساک دو سری لباس.شورت.نواربهداشتی ترجیحا از پوشکای ساده باشه بهتره.خرما.فلاسک چای.روسری.وسایل ارایش تا خوشگل بری اتاق عمل و بعدش رنگ و روت نپره خخخخخخ.دمپایی هم اگه بیمارستان نمیده ببر.قرص مسکن.دستمال توالت.دربازکن برا کامپوت با قاشق و بشقاب و لیوان

مال من تقریبا همینا بود

مرسی از لیست کاملت عزیزم..
مری
12 مهر 92 11:26
کلی ذوق مرگ شدم و بی قرار برا دیدن گل پسرت...
دیگه فک کنم به احتمال زیاد باید خودم اسمشو اعلام کنمااااااااا مامان خانوم تنبل


عزیزم شاید اون اسمه نشه
شیدا
12 مهر 92 12:38
من که کارم به بستن ساک نرسید
ولی بیمارستان همه چی میده!!!
لباس بچه و حوله و پوشک...
برای مادرام پد و لباس بیمارستان،شونه و حوله و کرم!!!
نمیدونم والا


ممنون عزیزم..
کاکل زری یا ناز پریییی
12 مهر 92 13:21
الهیییییییییییی معصومه جونننننننننننن خیلی ازت التماس دعا دارم این روز ها تو رو خدا یادت نره ها تا نی نی امد تو بغلت خواستی دعا کنی منو یادت نره وایییییییییی باورم نمیشه که همه چیز داره تموم میشههههههههه ولی تو نه اسمشو رونمایی کردی نه عکس سیسمونی برامون گذاشتییییییییییییییییی


چشم اگه لایق باشم حتما...آره راس میگی..حق داری
نیلوفر/مامانه روژینا
13 مهر 92 2:20
معصومه جان انشالله که بسلامتی زایمان کنی.بووووووووووووس خصوصی


ممنون عزیزم...
باران
13 مهر 92 8:16
واي عزيزم يعني به زودي زود ني ني خاله به دنيا مياد چه حس خوبيه که چيزي نمونده
معصومه جونم انشاالله به زودي زود اين ني ني ما هم به سلامتي به دنيا مياد و حسابي دلبري ميکنه خيلي خوشحالم
ممنون که در کنارم هستي و به من سر ميزني و از اين کوچولوي ناز ما خبر ميگيري
دوستت دارم


ممنون باران عزیزم..باران با محبت و لطیف[قلب
مرمر(مامی کسرا)
13 مهر 92 9:15
معصومه جون مواظب خودت باش عزیزم...اینروزا بیشتر استراحت کن و چیزای مقوی بخور تا نی نیمون خوب وزن بگیره...من شنیدم خربزه هندونه انگور شیر بستنی دلستر ماهی گوشت پسته مخصوصا برنج و سیب زمینی خوبه و به وزن گیری پسرمون کمک میکنه...ایشلا زایمان خوبی داشته باشی....


ممنون عزیزدلم..خیلی لطف کردی
رومینا
13 مهر 92 11:54
به سلامتی خیلی خوشحالم یه لحظه یاد اون موقعی افتادم که خبر بارداریتو دادی خیلی خوشحال بودم الان هم به همون اندازه خوشحالم که نی نی داره میاد. استرس نداشته باش سزارین از نظر من خیلی راحت تر از طبیعی هست . البته من بی حسی بودم و خیلی راضی بودم البته خواب باید خودت بقبولانی که درد رو باید تحمل کرد ولی استرس نداره این رو مطمئن باش. تو ساکش پتو شلوار چند تا بزار کهنه برای خشک کردن نی نی چند تا بزار یکی کمه هاااااا. بعد سر همی هم بزار . کلاه و دستکش هم بزار البته دکتر تو بیمارستان به ما گفت بچه رو نپوشونید زیاد چون احتمال زردیش بیشتر میشه همه حواسشون بود که بچه ها زیاد پوشیده نباشن . توی این چند رو ز باقیمانده دور سینه رو حتما چرب کن برای شیردهی خیلی راحت تر هستی . زخم نمیشه . با سلامتی .

ممنون عزیزم از راهنماییات..چشمممممم
همه خیلی لطف دارین

خاله ی آریسا
14 مهر 92 8:47
معمولا خود بیمارستان یک ساک که وسایل بهداشتی و لباس هست رو تحویل میده . خب برای خواهری دیدم که چیا داشت اما یه دست لباس و پتو و کریر و یک لباس راحت که بعد زایمان بتونی بپوشیش کمکت میکنه عزیزم.
ایشالله نی نی به سلامتی به دنیا بیاد عزیزم


ممنون از راهنماییت عزیزم..ان شاالله..[ماچ
مامان مانی
14 مهر 92 18:20
نظر خصوصی


مرسی خانومی
مامان اهورا
15 مهر 92 7:07
آخی...عزیز دلم،انشاالله به سلامتی..منتظر پست بعدی با عکس گل پسری هستم...
باافتخار لینک شدید...


ممنون عزیزم..
مری
15 مهر 92 10:53
چیزا بیمارستان زیاد به درد نمیخوره حتی من با اینکه خصوصی بود اما کیفیت نداشت


اره منم فک کنم اینجوری باشه
مهدیه ( مادر دختری)
15 مهر 92 15:26
ُلام
ظاهرا چیزی به اومدن نی نی جون نمونده
ایشالا که میاد و زندگی شیرین تر از قبل میشه
خوشحال میشم به وبلاگم و به این یکی وبلاگم:
www.madari.niniweblog.com
سر بزنین
امیدوارم خاطرات مادران عزیز براتون تو این روزای آخری مفید باشه!


چشم..حتما
مهتاب
15 مهر 92 16:26
سلام گلم چه خبر میبینم که دیگه وقتش نی نی گلت قرار پا بزار به دنیای مامانش

عاقبت در یک شبی
کودک من پا به دنیا می نهد
آن زمان بر من خدای مهربان
نام شور انگیز مادر می نهد
بینمش روزی که طفلم همچو گل
در میان بسترش خوابیده است
بوی او چون عطر پیک یاس ها
در مشام جان من پیچیده است
پیکرش را می فشارم در برم
گویمش چشمان خود را باز کن
همچو عشق پاک من جاویدباش
در کنارم زندگی آغاز کن

میخوام اولین نفری باشم که تولد گلت تبریک بگم

مرسی عزیز دلم..

رومینا
15 مهر 92 21:22
روزِ ناز کودک است
روز سرمســـــتی و ساز کودک است
کودک است آییــــنه ی دل را صفا
کودک است محصـــولی از عشق ووفا

روز کودک مبارک

* * *


[قلب
مژده
16 مهر 92 14:11
عزیزم......... چقدر خوشحالم.....انگار همین دیروز بود که فهمیدم بارداری چقدر زود گذشت....امیدوارم یه زایمان راحت داشته باشی
فقط تورو خدا زودی بیا عکس گل پسر تو با اسمش بذار که ما بد جوری دلتنگشیم.راستی آخر این هفته دارم میرم مشهد حتما واسه سلامتی جفتتون دعا میکنم


ممنون مهربون...خوش بحالت عزیزم..چقد خوشحال شدم گلم..توروخدا حتما دعام کنیا
مامان توت فرتگی(امیرعلی)
17 مهر 92 1:59
انشالله به سلامت زایمان کنی عزیزم
سعی کن استرس نداشته باشی


ممنون عزیزم..ان شاالله..
مرمر(مامی کسرا)
18 مهر 92 10:44
معصومه جونم کجایی؟؟؟چی شده نیستی نکنه نی نی دنیا اومده؟؟؟


نه هنوز توو دلمه عزیزم
مامان عاطفه
18 مهر 92 13:00
سلام عزیزم.
خوبی خیلی دلم براتون تنگ شده بود.
نی نی خان چطوره.الهی فداش بشم دیگهلحظه های آخره.خیلی مراقب باش.اصلا استرس نداشته باش که اصلا خوب نیس.
به لحظه دیدار فک کن
من که کلی بار بردم مشهد.ولی برا بیمارستان پوشک و دستمال مرطوب و بادی نیو برن . لباس شلوار برداشتم.با دستکش که خیلی مهمه.ولی بیمارستان خودش همه چیو داد و ما همه وسایلو الکی بردیم

سلام..ممنون ازت عزیزم
مری
18 مهر 92 18:05
ببخش عزیزم متاسفانه نتمون پرید و نشد بیام دیگه
ولا منم جا تو بودم سخت بود برام انتخاب اسم اما خب بنظرم هر دوش قشنگهههههههههه
تازه ما تو حدیث داریم الاسماء ینزل من سماء
اسمها از اسمان نازل می شود
پس مطمئن باش نینیت هر اسمی که داشته باشه اونو همراه با خودش از اسمون اورده
بیصبرانه منتظر پستای بعدیت هستم


ممنون عزیزم..مهربونم..
مــآمــآنـے
19 مهر 92 22:28
سلام چطوری؟
کجایی خبری ازت نیست
گل پسر به دنیا اومده؟



سلام عزیزم..
تو خبری ازت نیست؟کجایی؟از این ورا
نه فعلا عزیزم..
مامان رادین
22 مهر 92 12:00
سلام،خدا رو شکر که خوبین،پارسال این موقع منم تو همین حال و هوا بودم الان محمدرادینم نزدیکه 1 ساله بشه، انشااله به سلامتی به دنیا بیاد،برای نی نی لباس و کلاه و پوشک و ناف بند و دستکش و پتو و دستمال برای خشک کردنش و ... ببخشید دیگه یادم نمیاد
راستی به وبلاگ پسرم سر بزنید خیلی خوشحال میشم "فرشته کوچولوی خونمون"

سلام..ممنون از راهنماییت عزیزم..فقط آدرس نزاشتی که.. از کجا پیدات کنم..

مری
22 مهر 92 12:04



عزیزممممممممممممی
مهتاب
22 مهر 92 14:05
برای سلامتی نی نی ومامانش
دعا گو هستیم ومنتظر تا روی ماه نینی قشنگتو ببینیم امیدوارم زیاد اذییت نشی وزایمان راحتی داشته باشی بهشت زیر پای مادران ، وارد شدن به بهشت مادرانه بهت تبریک میگم

مرسی عزیزدلمممم..مهتاب مهربون