چرا وبلاگمو دوس دارم...
"هرچه دلم را خالی میکنم،بازپر میشود از تو..عجب برکتی دارد دوست داشتنت.."
این شعر تقدیم به وبلاگ چهارماهه ی خودم...واقعا راس میگما..چون هر چه قد میخام وابسته اش نشم نمیشه..میخام دل ازش بکنم نمیشه..همش به خاطر دوستایی که پیدا کردما..ممنون از هانی جان عزیزم از وبلاگ کاکل زری یا ناز پری که منو به این بازی یا همون مسابقه دعوت کرده..
خب بگم براتون چرا دوسش دارم این وبمو:بزارین از اول بگم براتون،من نی نی دوس داشتم خیلی..شوهری نمیخاست..بعد دوسال دلش خواست و ما میخاستیم مامان و بابا شیم..خیلی ذوق نی نی داشتم..یه حرفایی،دلواپسی هایی، شوق و شورو یه عالمه حس دیگه رو نمیتونسم برا کسی بگم..یه روز خیلی اتفاقی نی نی وبلاگ و پیدا کردم..بعد یه سری وبلاگ و منم دلم خواست برا نی نیم یه وب درس کنم..از اون به بعد هرچی از غم و غصه و شادی و انتظار و هرچی و هرچی که حسم بود راحت می نویس..البته یه طرف قضیه یه دوسایی بود که پیدا کرده بودم.همشونم ماه.. که به خاطر اونام گاهی میام و می نویسم..نمیتونم دل ازشون بردارم..خوولاصه دوسش دارم وبمو..به خاطر نی نی نیومده ام..به خاطر دوسایی که پیدا کردم..بخاطر همسرم و مهربونیاش که هرازگاهی میام یه گوشه از مهربونیاش و مینویسم و یه تشکر ناچیزی ازش میشه..به خاطر اینکه ان شاالله وقتی نی نیم بیاد و به امید خدا بزرگ شه و اینجا رو بخونه ذوق کنه که مامان و باباش چه قد دوسش داشتن و یه حالی هم میده به امید خدا خاطرات بزرگیشو عاشق شدنشو واییییی ان شالله که میشه و بنویسه اینجااااا..فکر کن بچه دارشدنشو..خداجوون یه کاری کن بشه..با توکل به خدای مهربون شروع کردم پس میشه ان شاالله..فکر کنم کافی باشه خیلی طولانی شد..خب حالا باید سه تا از دوسامو دعوت کتم پس دوست عزیزم
1-مری جان از قصه ی نازک(نازکم هنوز شکل هم نگرفته)
2-فاطمه جوون از وبلاگ مسافر کوچولو مانی
3-نیلوفر جون مامان روژینا خوشگلی از وبلاگ دنیای مامان و بابا (البته روژینا جون اگه اجازه بدن و وقت برا مامانشون بزارن
شما رو دعوت میکنم به این مسابقه..بگین چرا وبلاگتونو دوس دارین..بعد هرکدومتون باید سه تا از دوستاتونو به این مسابقه دعوت کنیین..نبازینا..
دیگه هیچی دیگه ببخشید زیاد حرفیدم..